دکتر محمدابراهیم ضرابیها

تفسیر زیارت عاشورا در بستر تاریخ | خودکاوی و خودشناسی | معادشناسی | مولانا | اسماء و صفات الهی

تفسیر زیارت عاشورا در بستر تاریخ | خودکاوی و خودشناسی | معادشناسی | مولانا | اسماء و صفات الهی

دکتر محمدابراهیم ضرابیها

دکتر محمدابراهیم ضرابیها محقق اسلامی و نویسنده ایرانی در زمینه ادبیات و عرفان اسلامی است.

۳۵ مطلب با موضوع «تفسیر زیارت عاشورا در بستر تاریخ :: فرازهای جلسات» ثبت شده است

از عمر بن خطاب نقل شده است که گفت:

به علی سه خصلت عطا شد که دوست داشتم یکی از آنها برای من بود. به او گفتند: «این سه خصلت چیست؟»

«گفت:

۱.پیامبر فاطمه را به ازدواج او درآورد؛

۲. او را در مسجد سکونت داد و حلال کرد برای او آنچه برای خودش حلال بود؛

۳. پرچم را در روز خیبر به دست او داد.»

پیامبر(ص) در نخستین روزهای ورود به شهر یثرب، مسجدی ساخت که بعدها مسجدالنبی نامیده شد. پس از آن اتاق‌هایی متصل به مسجد برای سکونت پیامبر(ص) و برخی از همسران آن حضرت ساخته شد. به مرور برخی از صحابه برای خود اتاقی در کنار مسجد ساختند. این اتاق‌ها علاوه بر دری که به سمت بیرون داشتند، دری هم به سمت مسجد داشتند و در وقت نماز، صاحبان آنها از این در وارد مسجد می‌شدند و دوباره از همان در برمی‌گشتند. پیامبر(ص) به فرمان خدا مأمور شد همه آن درها را غیر از در خانه علی بن ابی طالب(ع) ببندد.

 رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: درب خانه های ابوبکر و عمر و عباس بن عبدالمطلب و دیگران را که به مسجد باز می شد مسدود کردند و فقط درب خانه حضرت امیر علیه السلام را بازگذاشتند، عباس بن عبدالمطلب علت این امر را از حضرتش پرسید: پیغمبر صلی الله علیه و آله چنین فرمود: من درهای خانه های شما را نبستم و در خانه علی را بازنگذاشتم ولکن خداوند درهای شما را مسدود کرد و در خانه علی را بازگذاشت. (کنز العمال، جلد 6، ص408)

 این واقعه در اسلام به نام سدالابواب مشهور میباشد.

 

  •  زمان وقوع سدالابواب 

 تاریخ دقیق واقعه سدالابواب، در منابع حدیثی و تاریخی نیامده است. علامه مجلسی، بدون مشخص کردن سال وقوع، روز عرفه را برای آن ذکر کرده است.[ بحار الأنوار، المجلسی، ج ۹۷، ص]

 محققان بر اساس ذکر بعضی از اسامی و قراین دیگر، درباره سال وقوع این رخداد به گمانه‌زنی پرداخته‌اند که به دو گروه تقسیم می‌شوند:

 

    • سال‌های اولیه هجرت:

 برخی با استناد به سوال حمزه از پیامبر(ص) گفته‌اند که این واقعه در سال‌های اولیه هجری اتفاق افتاده است.[ الدرّ المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۶، ص ۱۲۲][ إحقاق الحق، الشوشتری، ج ۱۶، ص ۳۴۸]

 وجود نام رقیه دختر پیامبر (ص) نیز مؤیدی بر نظر آنان است. در این گزارش آمده که عثمان بن عفان هم درِ خانه خود را به سوی مسجد بست و در آن زمان رقیه همسر وی زنده بود.[ الصحیح من السیرة النبی الأعظم، مرتضی العاملی، ج ۵، ص ۳۴۳[

 

    • در سال‌های پایانی عمر پیامبر(ص) و پس از فتح مکه:

 اعتراض عباس عموی پیامبر(ص) به بستن در خانه‌اش  (عیون أخبار الرضا(ع)، الشیخ الصدوق، ج ۱، ص ۲۳۲)،(القاضی نعمان، ج ۲، ص ۲۰۵)،(تسلیة المجالس، الکرکی الحائری، ج ۱، ص ۲۷۸)(مستدرک الحاکم ج ۳ ص ۱۱۷)

حکایت از آن دارد که این ماجرا پس از فتح مکه بوده، زیرا عباس پس از فتح مکه در مدینه ساکن شده است.[ الصحیح من السیرة النبی الأعظم، مرتضی العاملی، ج ۵، ص ۳۴۴]

 ولی در بین مراجع تاریخی میتوان به این جمعبندی رسید که این واقعه در سال دوم هجری و بعد از جنگ بدر و پس از ازدواج حضرت علی و فاطمه زهرا (س) میباشد.

 

  • سند حدیث سدالابواب

 ابن شهر آشوب نقل‌های مختلف این روایت را از راویان گوناگون ذکر کرده است. به گفته وی حدیث سد ابواب را حدود ۳۰ نفر از صحابه، مانند: زید بن ارقم، سعد بن ابی وقاص، ابوسعید خدری، ام سلمه، ابورافع و... روایت کرده‌اند.

 ابن بطریق در فصل بیستم کتاب العمده، تحت عنوان «فی سدّ الابواب من المسجد الا باب علی»، یازده حدیث را با اسناد مختلف در این باره ذکر کرده است.قندوزی در ینابیع المودة در باب ۱۷ تحت عنوان «فی سد ابواب المسجد الاّ باب علی(ع)» احادیث زیادی با اسناد مختلف نقل کرده است. ابن عساکر نیز حدود ۳۰صحفه از کتاب «ترجمه امام علی بن ابی‌طالب(ع)» را به ذکر این احادیث اختصاص داده است.

 به گفته علامه مجلسی، روایات #سدالابواب از روایات متواتر شمرده می‌شوند. علامه امینی در الغدیر قبل از ذکر این احادیث می‌نویسد: «پیشوایان اهل سنت با سندهای صحیح و فراوان حدیث سد الابواب را از جمعی از صحابه که تعداد آنها به حدی است که تواتر را ثابت می‌کند نقل کرده‌اند

 

  • سدالابواب و فضیلت حضرت علی (ع)

 حدیث سدالابواب، فضیلتی انحصاری برای علی (ع) بود که بسیاری از افراد آرزوی آن را داشتند. حاکم نیشابوری پس از نقل حدیث سد ابواب و بیان این نکته که این حدیث صحیح الاسناد است، می‌نویسد:

 از عمر بن خطاب نقل شده است که گفت: به علی سه خصلت عطا شد که دوست داشتم یکی از آنها برای من بود. به او گفتند: «این سه خصلت چیست؟» «گفت: ۱.پیامبر فاطمه را به ازدواج او درآورد؛ ۲. او را در مسجد سکونت داد و حلال کرد برای او آنچه برای خودش حلال بود؛ ۳. پرچم را در روز خیبر به دست او داد

 

  • استناد به فضیلت سدالابواب در شورای شش نفره

 امام علی(ع) در شورای شش نفره که برای تعیین خلیفه سوم شکل گرفته بود، به ماجرای سد الابواب استناد کرد و درباره آن از دیگران اقرار گرفت و فرمود:

 آیا در میان شما کسی هست که کتاب الهی، او را پاک دانسته باشد تا جایی که پیامبر(ص)، درهای همه مهاجران را به مسجد بست و تنها درِ من را باز گذاشت.

 در مقابل حدیث سد ابواب که در فضیلت امام علی(ع) است، عده‌ای از اهل سنت، حدیثی را ذکر می‌کنند و قائل‌اند که پیامبر(ص) هنگام وفاتش دستور داد همه درهایی که به طرف مسجد باز است بسته شود، مگر در خانه ابی بکر.

 ابن ابی الحدید عالم معتزلی اهل سنت معتقد است، حدیث سد ابواب درباره ابوبکر ساخته فرقه بکریه است. وی می‌نویسد: «بکریه پیروان ابوبکرند و همان کسانی‌اند که در مقابل احادیثی که شیعیان دربارۀ علی روایت می‌کردند، احادیثی ساختند.

 

  • مطالب فوق گزیده ای از جلسه چهل و یکم سخنرانی تفسیر زیارت عاشورا بود، برای دریافت مطالب کاملتر به فایل صوتی جلسه چهل و یکم مراجعه کنید.


ثمره این ازدواج مبارک درخت گهربار امامت است . از این ازدواج مبارک این دو عزیز، چهار فرزند والاگُهر دیده به جهان گشودند، که به ترتیب سن عبارتند از:

  • امام حسن مجتبی علیه‌السلام،
  • امام حسین علیه‌السلام،
  • زینب کبری سلام الله علیها،
  • ام کلثوم سلام الله علیها
  • و البته حضرت محسن علیه‌السلام نیز پیش از تولد بر اثر ضربات دشمنان اسلام در رحم مادرش به شهادت رسید.

 

  • مطالب فوق گزیده ای از جلسه چهلم سخنرانی تفسیر زیارت عاشورا بود، برای دریافت مطالب کاملتر به فایل صوتی جلسه چهلم مراجعه کنید.

 

 

 درباره تاریخ این ازدواج فرخنده اتفاق چندانی میان مورخان و سیره‌نگاران نیست. تاریخ هایی که گاه بیان گر زمان صیغه خواندن می باشد و گاه بیانگر زمان عروسی و رفتن حضرت زهرا(سلام الله علیها) به خانه امیرالمؤمنین (علیه السلام) است. این تاریخ ها عبارت اند از:    

 

  • روز اول ذى حجه عقد فاطمه (ع) و روز سه شنبه ششم همان ماه، ازدواج حضرت بوده است.[بن شهرآشوب‌، المناقب، ج 3، ص 357، قم‌، 1379 ق]
  •  در ماه شوال پس از بازگشت حضرت علی (ع) از جنگ بدر بوده است.[شیخ طوسی، الأمالی، ص 43، دار الثقافة، قم، 1414ق.]
  •  بنابر روایت امام صادق (ع): عقد على و فاطمه (ع) در ماه رمضان، و ازدواج آنها در ذى الحجّه سال دوم هجرى بوده است. ]ربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة، ج 1، ص 364، مکتبة بنی هاشم، تبریز، 1381ق.]
  •  زفاف فاطمه در شب پنج شنبه، بیست و یکم ماه محرم سال سوم هجرت بوده است.]سید بن طاوس، إقبال ص 584، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1367 ش.
  •  برخی بر این عقیده اند که: عقد حضرت فاطمه (ع) در اواخر ماه صفر و ازدواج در ماه ذی حجه بوده است.[ مجلسی، بحار الأنوار، ج 19، ص 192-193، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق]
  •  عده ای نیز گفته اند که عقد در ماه ربیع الأول بوده و در همان ماه ازدواج صورت پذیرفته است.[ مجلسی، بحار الأنوار، ج 19، ص 192-193، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ق]
  •  ابن سعد روایت کرده است که ازدواج فاطمه (ع) با على (ع) پنج ماه پس از ورود پیغمبر (ص) به مدینه در ماه رجب صورت پذیرفت و پس از بازگشت از بدر او را به خانه على (ع) فرستاد.[ ابن سعد، الطبقات الکبرى، ج 8، ص 18، دار الکتب العلمیة، ط الأولى، 1410/1990.]
  • مطالب فوق گزیده ای از جلسه چهلم سخنرانی تفسیر زیارت عاشورا بود، برای دریافت مطالب کاملتر به فایل صوتی جلسه چهلم مراجعه کنید.

 

 

 

هنگامی که کاروان عروس به خانه رسید، پیامبر، امیر مومنان را فراخواند و پس از آمدن او دخت سرفرازش را خواست و دستش را گرفت و در دست علی علیه السلام نهاد و فرمود: «علی جان! خداوند دخت پیامبر را به تو مبارک سازد

 

و افزود:یا علی! هذه «فاطمه» ودیعتی عندک! یا علی! نعم الزوجه «فاطمه»! و یا «فاطمه»! نعم البعل علی!!

 علی جان! این فاطمه است و امانت من نزد توست!فاطمه شایسته ترین همسر برای توست.

 و آنگاه فرمود: ای «فاطمه» علی شایسته ترین شوهر است. و دستهای مقدس را بسوی آسمان گشود و نیایشگرانه زمزمه کرد که:

 بار خدایا! نیکی ها و برکات خویش را بر این دو فرود فرست، و در فرزندان و نسل پاکشان برکت قرار ده!

 بار خدایا! این دو تن محبوب ترین انسانها نزد من هستند، پس تو نیز آنان را دوست بدار و از سوی خویش حافظ و نگهبان بر آنان بگمار. بار خدایا! من این دو تن را با نسل پاکشان، از شیطان رانده شده و شرور و وسوسه های آن، به تو پناه می دهم.

 آنگاه آبی خواست و جرعه ای از آن را به سبک خاصی متبرک ساخت و از آن قطراتی بر سر و سینه و میان شانه های دخت گرانقدر و داماد ارجمندش افشاند.

 و دستور داد بانوان، عروس و داماد را در سرای جدیدشان به خدا سپارند و بروند.

 

  • مطالب فوق گزیده ای از جلسه چهلم سخنرانی تفسیر زیارت عاشورا بود، برای دریافت مطالب کاملتر به فایل صوتی جلسه چهلم مراجعه کنید.

  • بخشیدن پیراهن عروس

 پیامبر خدا برای شب عروسی فاطمه علیهاالسلام پیراهنی آماده ساخت و ایشان پیراهن دیگری نیز داشت که مستعمل و رفو شده بود. شب عروسی او بود که مسکینی در خانه ی پیامبر آمد و از ایشان لباس طلبید. حضرت فاطمه سلام الله علیها برخاست و نخست پیراهن اصلاح شده ی خویش را در بسته ای نهاد تا در راه خدا به او انفاق کند اما ناگهان آیه ی شریفه ی قرآن را به خاطر آورد که:

 «لن تنالوا البر حتی تنفقوا مما تحبون

 «شما به اوج نیکی و نیکوکاری نخواهید رسید مگر آنکه از آنچه دوست می دارید در راه خدا انفاق نمایید

 لذا «فاطمه(س)» بازگشت و پیراهن عروسی خویش را از تن درآورد و به آن زن بینوا انفاق کرد و خود همان جامه ی عادی خویش را پوشید.هنگامی که خواستند عروس گرانمایه را به خانه ی امیر مومنان ببرند، فرشته ی وحی فرود آمد و پس از سلام بر پیامبر گفت: ای پیامبر خدا! پروردگارت درود نثارت می کند و به من دستور داده است که سلام و درودی گرم نثار «فاطمه» نمایم و به همراه من ارمغانی از لباسهای بهشت نیز که از دیبای سبز تهیه شده است برای او فرستاده است.

 

  • عبادت در شب زفاف

 در شب ازدواج امام على (علیه السلام) فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را نگران و گریان دید، فرمود: چرا ناراحتى ؟ پاسخ داد: در پیرامون حال و رفتار خویش فکر کردم ، به یاد پایان عمر خویش و منزلگاه دیگر به نام قبر افتادم که امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزى دیگر از این جا به طرف قبر و قیامت خواهم رفت ، در این آغازین لحظه هاى زندگى ، تو را به خدا سوگند مى دهم که بیا تا به نماز بایستیم تا باهم در این شب خدا را عبادت کنیم.

 

  • مطالب فوق گزیده ای از جلسه چهلم سخنرانی تفسیر زیارت عاشورا بود، برای دریافت مطالب کاملتر به فایل صوتی جلسه چهلم مراجعه کنید.

  • خواندن خطبه عقد در مسجد

 پیغمبر صلی الله علیه وآله به امیرالمؤمنین فرمودند: یا علی تو زودتر به مسجد برو و من نیز از عقب تو می آیم، تا در حضور مردم مراسم عقد را برگزار کنیم و خطبه بخوانیم.

 علی (ع) مسرور و خوشحال به جانب مسجد حرکت نمود. ابوبکر و عمر را در بین راه ملاقات کرد، آنها از جریان کار جویا شدند، گفت: رسول خدا دخترش را به من تزویج کرد، هم اکنون پیامبر در راه است تا در حضور جمعیت، مراسم عقد و خطبه خوانی را انجام دهد.

 پیغمبر (ص) در حالی که صورتش از سرور و شادمانی می درخشید به مسجد تشریف برد، ‌و به بلال حبشی فرمودند: مهاجر و انصار را در مسجد جمع کن.

 هنگامی که مردم جمع شدند، بر فراز منبر رفت و پس از حمد و ثنای فرمود: ای مردم آگاه باشید که جبرئیل بر من نازل شد و از جانب خدا پیام آورد که مراسم عقد ازدواج علی و فاطمه علیها السلام در عالم بالا و در حضور فرشتگان برگزار شده و دستور داده که در زمین نیز آن مراسم را انجام دهم، و شما را بر آن گواه بگیرم. على علیه‌ السلام را خواست و فرمود یا على پروردگار مرا امر فرموده که فاطمه را براى تو عقد کنم به پانصد مثقال نقره آیا راضى هستى؟ عرض کرد: یا رسول‌اللَّه راضى هستم همه حضار مبارک باد گفتند سپس رسول خدا (ص) به منبر رفت خطبه عقد را ایراد فرمود.

 پس از آن علی علیه السلام برخاست خطبه ای ایراد کرد و فرمود: ای مردم! رسول خدا فاطمه را به عقد من در آورد و زره ام را از بابت مهر قبول کرد. از آن حضرت بپرسید و گواه باشید.

 مسلمانان به پیغمبر (ص) عرض کردند: یا رسول الله! فاطمه را با علی کابین بسته ای؟

 رسول خدا پاسخ داد: آری. پس تمام حضار دست به دعا برداشته گفتند: خدا این ازدواج را بر شما مبارک گرداند و در میانتان دوستی و محبت افکند.

 در پایان مجلس، رسول خدا به زنان خود امر فرمود تا به خوشحالى این جشن شادمانى کنند و بساط سرور بگسترند

 

  • دعای پیامبر (ص) در حق عروس و داماد

 على علیه السّلام مى ‏گوید: رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم دخترش را به ازدواج من درآورد و آنگاه نزد من آمده دستم را گرفته و فرمود

با یاد و نام خدا برخیز و بگو: «على برکة اللَّه، و ما شاء اللَّه، و لا قوّة إلّا باللَّه، و توکّلت على اللَّه»- 

یعنى:

بر سفره برکت خدا مى‏نشینم، و راضى مى‏شوم بر آنچه او بخواهد، همانا قدرت و قوّتى نیست مگر از جانب خدا، پس به او توکّل مى‏کنم و یارى مى‏طلبم.

 

سپس مرا کنار فاطمه نشانید و گفت: خداوندا! اینان محبوبترین مردم در نزد من مى‏ باشند، پس آنان را دوست بدار، و خیر و برکت به ذریه آنها عطا کن، و آنان را از هر آسیبى حافظ باش، من آنها و نسلشان را از شرّ شیطان فریبکار به تو مى ‏سپارم.

 

  • ولیمه عروسی

 امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من گفت: ای علی! غذای فراوانی برای عروسی و خانواده ات تدارک کن. و سپس فرمود: گوشت و نان را من می دهم، خرما و روغن به عهده ی تو. من خرما و روغن فراهم کردم و نزد پیامبر بردم، آن حضرت آستینهای لباسش را بالا زد و خرما را تمیز کرده در روغن ریخت و غذایی درست کرد که آن را «حیس» می گفتند، و گوسفند فربهی ذبح کرد، و نان فراوانی تدارک نمود، سپس به من گفت: هر کس را که دوست داری دعوت کن.

 امیرالمؤمنین علی علیه السلام می فرمایند: پس وارد مسجد شدم و دیدم که مسجد پر از صحابه ی پیامبر است، حیا کردم که در میان آن جمع عده ای را دعوت کنم و عده ای را دعوت ننمایم، پس بر یک بلندی قرار گرفتم و خطاب به همه گفتم: همه ی شما را به صرف ولیمه ی عروسی فاطمه (علیهاالسلام) دعوت می کنم. آنان پذیرفتند و گروه گروه به طرف خانه ی پیامبر حرکت کردند و من از کثرت جمعیت و قلت غذا خجالت می کشیدم، وقتی رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از آنچه که در ذهن من می گذشت مطلع گردید، گفت: ای علی! من دعا می کنم که خدا به غذای شما برکت بدهد. علی علیه السلام گفت: آن جمعیت که تعداد آنها بیش از چهار هزار نفر بود همگی از غذا و آبی که فراهم کرده بودیم خوردند و نوشیدند و و سیر شدند ولی از غذا چیزی کم نشد.

 سپس پیامبر دستور داد تا کاسه هایی را پر از غذا کردند و آنها را برای زنان خویش فرستاد و کاسه ای نیز پر از غذا کرد و فرمود: این کاسه نیز برای علی و فاطمه بماند.

 

  • خانه امیرالمؤمینن (علیه السلام)

 خانه حضرت على (علیه السلام) در کنار مسجد، خانه ساده اى داشت که مجموع آن از یک اتاق خشت و گلى ، که در کف آن اتاق ، ماسه نرم ریخته شده بود خلاصه مى شد. آن اتاق با پوست گوسفند، فرش شده بود و یک عدد متکا که لایه آن از لیف خرما بود، در آن دیده مى شد.

 این خانه براى شب زفاف مناسب نبود، پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم ) به على (علیه السلام) فرمود: در همین نزدیکى ، خانه اى را فراهم کن (اجاره کن ) تا همسرت را به تو تحویل دهم .

 حضرت على (علیه السلام) عرص کرد: در این نزدیکى جز منزل حارثة بن نعمان منزلى نیست.پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) فرمود: خانه هاى حارثه را براى مهاجران بى خانه گرفته ایم ، و اکنون شرم مى کنیم که باز از او تقاضاى منزل کنیم!

 حارثه این سخن را شنید و به محضر رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم ) آمد و متواضعانه عرض کرد: من و اموالم به خدا و رسولش تعلق دارد. پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم ) براى او دعا کرد، به این ترتیب خانه حارثه آماده شد و فاطمه زهرا (سلام الله علیها) عروسى به آن جا رفت .

 پس از مدتى حضرت على (علیه السلام) و فاطمه (سلام الله علیها) به خانه قبلى على (علیه السلام) باز گشتند، و فرزندان زهرا (سلام الله علیها) در همان خانه ساده چشم به جهان گشودند و بزرگ شدند. این خانه در کنار مسجد النبى بود که محل آن اکنون به نام خانه زهرا (سلام الله علیها) معروف است.

 

  •  کاروان مشایعت کننده حضرت فاطمه سلام الله علیها

 شب که فرا رسید پیامبر صلی الله علیه و آله فاطمه علیهاالسلام را بر مرکب خود سوار کرده تا به خانه علی ببرد. پس سلمان افسار مرکب را در دست گرفته و رسول خدا صلی الله علیه و آله در پشت سر او قرار گرفته بود، هم چنان که به راه خود ادامه می دادند ناگهان از پشت سر، سر و صدایی به گوشش رسید، نگاه کرد دید جبرئیل و میکائیل و اسرافیل هستند که به همراه گروهی از فرشتگان به زمین فرود آمده اند.پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: ای جبرئیل! برای چه نازل شده اید؟در پاسخ گفت: ای رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده ایم تا فاطمه علیهاالسلام را به خانه علی ببریم، پس جبرئیل تکبیر گفت و میکائیل نیز تکبیر گفت و اسرافیل چنین کرد و سایر فرشتگان به دنبال این سه فرشته تکبیر سر دادند و به دنبال آنها پیامبر صلی الله علیه و آله تکبیر گفته و در آخر سلمان فارسی آوای تکبیر را سر داد و از آنها پس در مراسم عروسی و بردن عروس به خانه شوهر تکبیر گفتن سنت شد.

 جابرگوید: پیامبر صلی الله علیه و آله و حمزه، عقیل و جعفر و سایر اهل بیت نیز در پشت سر فاطمه علیهاالسلام در حالی که شمشیرهای خود را کشیده بودند، به راه افتادند و زنان پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه دیگر زنان در پیشاپیش کاروان شادی حرکت کرده و ام سلمه و حفصه و معاذه مادر سعد سروده ای می خواندند و در سایر زنان با تکرار مصراع اول شادی خود را اظهار می کردند و سپس تکبیر سر می دادند تا این که داخل خانه علی شدند.

 نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله به دختران عبدالمطلب و زنان مهاجرین و انصار دستور داد تا به همراه فاطمه علیهاالسلام بوده و شادی کنان رجز بخوانند و تکبیر بگویند و سخنی که مورد رضای خدا نیست بر زبان جاری نسازند.

 

مطالب فوق گزیده ای از جلسه چهلم سخنرانی تفسیر زیارت عاشورا بود، برای دریافت مطالب کاملتر به فایل صوتی جلسه چهلم مراجعه کنید.


در روایات دو نوع مهریه برای حضرت زهرا (س) مشخص شده است:

 

  • مهریه عادی یا به تعبیری مهریه ی زمینی که همه زنان مسلمان دارند و دو نوع روایت در این مورد نقل می شود:

  •  مهریه ی حضرت فاطمه زره ای بود از نوع بسیار محکم که آن را زره شمشیرشکن می گویند و آن از پوست دبّاغی نشده ی قوچ و یا پوست بُز ساخته می شود و ارزش این زره چهارصد و به نقلی پانصد درهم بوده است.
  • مهریه حضرت زهرا(س) طبق روایات اسلامی پانصد درهم بوده است.

 

البته این دو روایت قابل جمع هستند و می توان گفت در حقیقت مهر حضرت فاطمه(س) همان زره حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام بود که آن را به پانصد درهم فروختند.

  •  مهریه آسمانی :

رسول الله(ص) فرمودند:

مهریه ی فاطمه سلام الله علیها در آسمان یک پنجم زمین تعیین شده، پس کسی که با بغض فاطمه و فرزندانش، تا قیامت روی زمین راه برود حرام است.

 در روایتی دیگر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت شده که فرمود مهریه ی فاطمه ی اطهر یک پنجم دنیا، یک سوّم بهشت، چهار نهر که عبارتند از:نهر فرات،نیل در مصر،نهروان و نهر بلخ.

 

امیر مومنان به دستور پیامبر زره را فروخت و پول آن را به آن بزرگوار تقدیم داشت و پیامبر آن پول را به سه بخش تقسیم کرده، بخشی از آن را برای خریدن وسایل زندگی به عنوان جهیزیه، و بخش دیگر آن را برای تهیه عطریات عروسی قرار داد و سومین بخش آن را نزد «ام سلمه» سپرد تا به هنگام فرارسیدن شب عروسی آن را به امیر مومنان باز گرداند تا بتواند از میهمانان خویش پذیرایی کند.

 

جهزیه حضرت زهرا(س)

 از صورت جهیزیه حضرت زهرا سلام الله علیها مى توان به وضع زندگى بانوى بزرگوار اسلام به خوبى پى برد. فرستادگان پیامبر صلی الله علیه و آله از بازار بازگشت و آن چه براى حضرت زهرا سلام الله علیها تهیه کرده بودند به قرار زیر بود:

  •  یک پیراهن به قیمت هفت درهم
  • روبنده ای به قیمت چهار درهم، شاید منظور از «خمار» روسری، مقنعه یا چادر باشد.
  • یک قطیفه ی مشکی خیبری
  • تختی که وسط آن را با لیف خرما بافته بودند.
  • دو عدد تشک با روکشی از کتان مصری که یکی از آنها با لیف خرما و دیگری با پشم گوسفند پر شده بود.
  • چهار بالش- یا متکا، یا پشتی- با رویه ای از پوست حیوانات طائف که درون آنها از علف
  • پرده ای از جنس پشم
  • حصیری بافت یمن
  • یک آسیای دستی
  • طشت مسی
  • مشک آبی از جنس پوست
  • ظرف مخصوص شیر- که از جنس چوب می تراشیدند.
  • ظرفی برای آبخوری
  • آفتابه ای قیراندود
  • سبویی سبز رنگ- که در آن روغن، آرد یا چیزهایی دیگر نگهداری می کردند.
  • دو کوزه ی کوچک سفالی

 مطالب فوق گزیده ای از جلسه چهلم سخنرانی تفسیر زیارت عاشورا بود، برای دریافت مطالب کاملتر به فایل صوتی جلسه چهلم مراجعه کنید.



پیامبر صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم:

اى على

پروردگار فاطمه را به تو تزویج کرد و مهریّه اورا 1/5 زمین قرار داد (تمام خشکی زمین)،و لذا حرام است برکسیکه باتو دشمن است برروى آن راه رود.

  • در روایات شیعه و سنی آمده است که عمر و ابوبکر که از ازدواج با حضرت زهرا نومید شده بودند، امیرالمومنین را گفتند: تو به خواستگاری او برو! در جایی دیگر روایت شده اصحاب و انصار رسول خدا(ص) با سعد معاذ رئیس قبیله اوس به گفتگو پرداختند و آگاهانه دریافتند که جز حضرت علی علیه السلام کسی شایستگی ازدواج با حضرت زهرا علیهاالسلام را ندارد و نظر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نیز به غیر او نیست. از این رو دسته جمعی در پی حضرت علی علیه السلام رفتند و سرانجام او را در باغ یکی از انصار یافتند که با شتر خود مشغول آبیاری نخل ها بود. آنان روی به علی کردند و گفتند: اشراف قریش از دختر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم خواستگاری کرده اند و پیامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست و ما امیدواریم که اگر تو (با سوابق درخشان و فضایلی که داری) از فاطمه خواستگاری کنی پاسخ موافق بشنوی و اگر دارایی تو اندک باشد ما حاضریم تو را یاری کنیم.

 

  • حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) روایت می کنند: پیغمبر اکرم صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِه وَ سَلَّم به من فرمود:یا علی! گروهی از مردان قریش راجع به فاطمه ی زهراء سلام الله علیها مرا مورد عتاب قرار دادند و گفتند: ما خواستگار فاطمه بودیم و تو نپذیرفتی، اکنون او را به علی بن ابیطالب دادی. من گفتم: به خدا قسم، من فاطمه را از شما رد نکردم و او را تزویج ننمودم، بلکه خدا خواستگاری شما را نپذیرفت و فاطمه را برای علی تزویج کرد؛ زیرا جبرئیل بر من نازل شد و گفت،خدای تعالی می فرماید:اگر من علی را خلق نمی کردم از حضرت آدم به بعد شوهری که شایسته ی فاطمه باشد در روی زمین نبود. از پیامبر اکرم (ص) روایت شده است که خطاب به على علیه السلام فرمود: «لولاک یا على لما کان لفاطمه کفو على وجه الارض: یا على اگر تو نبودى، فاطمه را بر روى زمین کفوی نبود». علامه حسن زاده آملی در شرح این روایت گفته اند: نکاح بر کفائت است- که باید مرد و زن کفو هم باشند- و مرد غیر معصوم را بر زنى که صاحب عصمت است راهى نیست.


  • رسول اکرم (ص) پس ازکسب اجازه از حضرت #زهرا (س) به نزد امیرالمؤمنین #علی (ع) آمدند و با لبی خندان گفتند: یا علی! آیا برای عروسی چیزی داری؟ پاسخ داد: یا رسول الله پدر و مادرم قربانت، شما از وضع من کاملاً اطلاع دارید. تمام ثروت من عبارت است از یک شمشیر، یک زره و یک شتر. فرمود: تو مرد جنگ و جهادی و بدون شمشیر نمی توانی در راه خدا جهاد کنی، شمشیر از لوازم و احتیاجات ضروری تو است. شتر نیز از ضروریات زندگی تو محسوب می شود، باید به وسیله آن آبکشی کنی و امور اقتصادی خود و خانواده ات را تأمین کنی و برای اهل و عیالت کسب روزی نمایی و در مسافرت بارت را بر آن حمل کنی، تنها چیزی که می توانی از آن صرف نظر کنی همان زره است. منهم به تو سخت نمی گیرم و به همان زره اکتفا می نمایم

.

مطالب فوق گزیده ای از جلسه سی و نهم سخنرانی تفسیر زیارت عاشورا بود، برای دریافت مطالب کاملتر به فایل صوتی جلسه سی و نهم مراجعه کنید.